فروردین


اول فروردین: نوروز
روز اول فروردين، روز اول بهار و روز اول سال شمسی از دوران باستان درايران نوروز ناميده می‌شده و ايرانيان آن روز را جشن می‌گيرند. تاريخ نگاران در مورد پيدايش عيد نوروز نظرات مختلفی داده اند. برخي آنرا به تاجگذاری جمشيد، پادشاه ايران نسبت داده و می گويند جمشيد آن روز را جشن گرفت و آداب و رسومی برقرار كرد كه براساس آن زندانيان و مجرمين را بخشيد، به سپاهيانش رتبه داد و به مردم خلعت بخشيد. برخی آنرا به كوروش و زمان فتح بابل توسط وی در سال 538 قبل از ميلاد نسبت داده اند و برخی ديگر آنرا مبدأ جلوس يزدگرد آخرين شاه ساسانی دانسته اند. برخی نيز آنرا به قرنها قبل تر از اينها نسبت داده و جشن نوروز و مهرگان را دو جشن بزرگ آريائيان ذكر كرده اند. در تمامي كتابهاي تاريخی عيد نوروز را بعنوان جشن بزرگ ايرانيان در دوران حكومتهای هخامنشی، اشكانی و ساسانی قيد كرده اند. اما سنتهای نيكو و حسنه ای كه نوروز در ميان مردم ايران داشته، اين عيد باستانی را از ميان قرنها و هزاره ها تا نسلهای امروز ايران حفظ كرده است. سنتهايی همچون دوستی، بخشش، هديه دادن، گذشت، نظافت خانه و محله، هفت سين و .... پس از اسلام نيز اين سنت در ميان ايرانيان زنده ماند و بخصوص بعد از روی كار آمدن عباسيان توسط ابومسلم خراسانی و حضور وسيع ايرانيان در دربار خلفاي عباسی، عيد نوروز جايگاه خود را همچنان حفظ كرد. بعد از اسلام برخی آداب و رسوم مذهبی نيز بر آن افزوده شد.

اول فرودین 1303- سالروز تولد مرضیه
اشرف‌السادات مرتضایی با نام هنری مرضیه در اول  فروردین سال 1303 در تهران در خانواده‌ای هنردوست چشم به جهان گشود. پدر و مادرش از یک خانواده هنردوست بودند و هنرمندانی از قبیل مجسمه‌ساز، نقاش و مینیاتوریست و موسیقیدان در اقوامش بودند. اما مادرش بود که بطور خاص او را تشویق به خواندن کرد و در همه دوران زندگی‌اش از او پشتیبانی می‌کرد. وی در مصاحبه‌ای درباره خود گفته‌ بود: درزمانی که خانواده‌های ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم می‌فرستادند پدر من با وجودی که یک فرد روحانی بود؛ مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای زنان خیلی غیر عادی بود و درعین حال یک خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسه‌ای می‌داشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأئید می‌کردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی می‌دانست. من سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم پیش از اینکه شروع به خواندن کنم.» مرضیه زیر نظر اسماعیل مهرتاش، استاد بزرگ موسیقی، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. در ابتدا با بازی در نقش شیرین در نمایش «خسرو و شیرین» در تئاتر باربد در تهران به محبوبیت رسید. این نمایش که 37  شب روی صحنه بود برای او یک کامیابی بزرگ و سریع به بار آورد و با استقبال بسیار مردم روبه‌رو شد. مرضیه پس از آن به چنان شهرت و مهارتی در خواندن آواز دست یافت که تصنیف‌نویسان و شاعران برای اجرای آثار خود توسط این هنرمند با یکدیگر رقابت می‌کردند.
 .مرضیه در حدود 1000 آواز و ترانه در دوران شکوفایی هنریش خواند که در پیشرفت موسیقی ایرانی بسیار اثرگذار بود
مرضیه در سال 1373 ایران را به قصد فرانسه برای همیشه ترک کرد و به شورای ملی مقاومت ایران پیوست. مرضیه در این زمان زندگی مبارزاتی خود را بطور حرفه ای آغاز نمود. وی در این دوران او با هنرمندان معروف و شاعران و آهنگسازان و نوازندگان ایرانی و غیرایرانی کارهای متعددی ارائه نمود.
در فروردین 1389 دخترش هنگامه امینی را که مبتلا به بیماری سرطان بود از دست داد و چندی بعد خود نیز ظهر روز چهارشنبه 21 مهرماه 1389 در سن 86 سالگی بر اثر بیماری سرطان در بیمارستانی در شهر پاریس درگذشت.






6 فروردین: تولد زرتشت
روز ششم فروردين 1200سال قبل از ميلاد مسيح زرتشت پيامبر ايرانی است که در شمال ايرانزمين
متولد شد. به عقيده اكثر محققان محل تولد زرتشت، آذربايجان كنونی بوده است. زرتشت در دامان مادری مبارز به نام دغدو یا دغدویه بزرگ شد. دغدو حتی قبل از تولد زرتشت عليه حاكمان زمانه مبارزه می کرد و مردم را به سرپيچی از ستمگران فرا می خواند. نقل شده است که رزتشت پس از رسيدن به سن بلوغ 10 سال خلوت اختيار كرد و پس از سالها تفكر چنان كه نوشته‌اند، به اين حقيقت پی برد كه: "هنجار هستی توسط آفريدگار يكتا(اهورامزدا) شكل گرفته است". بنابراين بت پرستی و پرستش خدايان چندگانه را مردود شمرد. از زرتشت سه رهنمود پايه‌ای وی از همه معروفتر است: "گفتارنيک"، "پندار نیک" و کردار نیک". 


7 فروردین: اعدام منصور حلاج
روز 27 مارس سال 922 مطابق با روز 26 ذيقعده 259 قمری، حسين ابن منصور حلاج از معروفترين بزرگان اهل تصوف به دار كشيده شد. حلاج در سال 858 ميلادی در ولايت طور بيضاء از نواحی فارس به دنيا آمد. وی در جوانی برای تحصيل به بغداد رفت و در فلسفه، عرفان و تصوف سرآمد روزگار خود شد. حلاج از نزديكان صوفيانی همچون جنيد بغدادی بود. برخی كراماتی را به منصور حلاج نسبت داده اند. حلاج با ظلم و ستم دربار خليفه عباسی شديدا مخالف بود و جنايتهای آنان را افشا ميكرد. حامدبن عباس وزير مقتدر خليفه عباسی با گرفتن فتوا از آخوندهای درباری آنزمان، حلاج را بجرم زندقه (کفر)، ابتدا 1000ضربه شلاق زدند و علاوه بر شكنجه های ديگر، او را به دار آويختند و پیکرش را آتش زده خاكسترش را بر باد دادند. نقل است كه حلاج وقتی در زير شكنجه بود با خون خود، صورتش را گلگون می‌كرد و ميگفت نمي خواهم رويم را زرد ببينند. ضرب المثل معروف فارسی كه می گويد "زبان سرخ سرسبز می‌دهد بردار"، از زمان به دار كشيده شدن حلاج بخاطر افشاگريهايش رواج پيدا كرده است. عطار نيشابوری در مورد حلاج ميگويد:
چون شد آن حلاج بر دار آن زمان- جز اناالحق می نرفتش بر زبان
چون زبان او همى نشناختند - چار دست و پاى او انداختند
هركه را با اژدهايى هفت سر- در سرش افتاده دايم خورد و خَور
زين چنين بازيش بسيار اوفتد - كمترين چيزيش سردار اوفتد

8 فروردين 1362: قتل عام روستاهاى كردستان توسط نيروهاى خمينى
روز 8فروردين سال 1362، دهها تن از اكراد ایران در چند روستاي كردستان توسط پاسداران قتل‌عام شدند. پاسداران روستاي پيران‌جيق را مورد تهاجم قرار دادند و 16تن از اهالي روستا را به جرم پناه دادن به پيشمرگان به قتل رساندند. در ميان قربانيان از كودكان 3- 4ساله، تا زنان و مردان سالخورده 60ساله نیز ديده مي‌شدند. پيش از آن نيز پاسداران در روزهاي سوم و پنجم فروردين روستاهاي گيچه، هله‌قوش، خليفه‌ليان، گورخارن، صوفيان و كاني‌رش، دهها تن از مردم از كودكان شيرخواره تا زنان باردار و پيرزنان و پيرمردان را قتل‌عام كردند. اين كشتارها از جمله آتش زدن خانه‌ها و زنده زنده سوزاندن مردم، پرتاب نارنجك به درون خانه‌ها و تيرباران افراد در جلوي چشم فرزندان و اعضاي خانواده‌شان صورت مي‌گرفت. در اين تهاجمات بيش از 60تن از مردم كشته شده و صدها تن مجروح و مصدوم گرديدند. در اين ايام پاسدار محمود احمدي نژاد، از فرماندهان سپاه در كردستان بود و نقش مستقيم در قتل عام مردم كردستان داشت.

9 فروردین: درگذشت دینوری
بنا به برخي نوشته های تاريخی  احمدبن داود دينوری معروف به ابوحنيفه دينوری رياضيدان، گياهشناس، حيوان شناس، اديب و مورخ قرن سوم هجری، درآخرين هفته مارس 895 ميلادی درگذشت. دينوری از آنجا كه رصد خانه ای در دينور از توابع فارس برپاكرده بود، به "دينوری" مشهور گرديد.  او كتابهای متعددی نوشته از جمله تفسيرالقرآن، الانواء، اصلاح المنطق، لحن العامه، حسابالدور و الوصايا، كتاب اخبار الطوال. از معروفترين آثار دينوری كتابي است بنام "اخبار الطوال" كه شامل رويدادهای تاريخی تا زمان يزدگرد سوم می باشد.



 
9 فروردين 1330: اعتصاب كاركنان صنعت نفت در حمايت از دكتر مصدق
كاركنان صنعت نفت خوزستان در اين روز در سال 1330 اعتصاب خود را آغاز كردند. بدنبال اعلام ملی شدن صنعت نفت در 29 اسفند سال 1329، شركت نفت انگلستان مزايای كاركنان صنعت نفت را قطع كرد. كارگران و كاركنان صنعت نفت نيز دست به حركتهای اعتراضی و اعتصاب زدند كه چندين بار نيز به درگيری و كشته و مجروح شدن تعدادی انجاميد. اعتصاب كاركنان شركت نفت چندين هفته به طول انجاميد.


 



 ساعت زمین
  آخرین شنبه ماه مارس هر سال ساعت زمین نام گرفته است. ساعت زمین یک رویداد جهانی سازماندهی شده توسط صندوق جهانی طبیعت به نام World Wide Fund for Nature می باشد که هر ساله در کشورهای مختلف برگزار می شود. خانواده ها و اماکن کسب و کار چراغ ها و سایر دستگاههای الکتریکی غیر ضروری خود را به مدت یک ساعت خاموش می کنند. هدف از این کار آگاهی درباره تغییرات آب و هوایی و نیاز به مصرف محتاطانه انرژی در جهان می باشد. ساعت زمین در آخرین شنبه ماه مارس، از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۱:۳۰ ، به وقت محلی کشورهای شرکت کنندگان، بر‌گزار می شود. ساعت زمین نخستین بار توسط روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد در سال ۲۰۰۷ ، زمانی مطرح شد که ۲٫۲ میلیون نفر از ساکنین سیدنی اقدام به خاموش کردن چراغهای غیرضروری کردند. به دنبال این اقدام سیدنی، بسیاری از شهرهای دیگر جهان، این رویداد را به تصویب رساندند. 



10 فروردین 1326: اعدام قاضی محمد و یارانش در مهاباد

روز دهم فروردين سال 1326 به دستور رژيم شاه، قاضی محمد مبارز و پيشوای خلق كرد اعدام شد. قاضی محمد در سال 1280شمسی در يك خانواده روشنفكر بدنیا آمد و در جواني مبارزه را آغاز کرد و بزودي بعنوان يكي از رهبران جنبش كردستان شناخته شد. قاضی محمد در ادامه تلاشها و مبارزات خود، در بهمن 1324 با استفاده از ضعف دولت مركزی، جمهوری خودمختار كردستان را در چهارچوب تماميت ارضی ايران، اعلام نمود. شاه سعی كرد با زدن مارك تجزيه طلبی به اين جنبش كه خواستار خودمختاری بود، آنرا منزوی ساخته و سركوب كند. سرانجام يكسال بعد نيروهای حکومت شاه، مهاباد را تسخير و قاضی محمد و يارانش را دستگير كردند. روز دهم فروردين 1326 قاضی محمد و دوتن از يارانش بنامهای سيف قاضی و صدر قاضی در ميدان شهر مهاباد و در ملاءعام توسط حکومت شاه اعدام شدند.

13 فروردین: سیزده بدر

سیزدهمین روز نوروز در راه است. چند هزار سال است كه ايرانيان روز سيزدهم فروردين هر سال را جشن ميگيرند و بر آن "سيزده بدر" نام نهاده اند. بر اساس اين سنت، سيزدهم فروردين روز نحسی بوده و براي دور كردن اين نحوست بايد از خانه در آمد و در صحرا به تفريح و گردش پرداخت. سنت "سيزده بدر" از آنجا كه موجب تجمع مردم ايران برای شادمانی بوده، از ميان هزاره ها عبور كرده و همچنان حفظ شده است. "سيزده بدر" يكی از قديميترين سنن ملی در تاريخ تمدن بشری محسوب ميشود و هر چند مانند دیگر جشنهای ملی ایرانیان، توسط آخوندهای حاکم مورد حمله قرار می گیرد اما مردم ایران با یکی شدن با طبیعت این سنت ملی را هر ساله جشن می گیرند.

13 فروردین 1300: قيام كلنل محمدتقى پسيان
روز سيزدهم فروردين 1300، كلنل محمد تقی خان پسيان از ميهن پرستان و آزاديخواهان مشروطيت
ايران و اولین خلبانی ایرانی عليه استاندار خراسان قيام كرد. در اين قيام، او قوام‌السلطنه استاندار خراسان را دستگير كرد و به تهران فرستاد و خود كفالت استانداري را به عهده گرفت. اما در فاصله كوتاهی قوام‌السلطنه به نخست وزيری رسيد و با كينه‌ای كه از پسیان داشت كمر به قتل او بست. كلنل محمدتقی خان پسيان، در يكی از نامه‌هايش نوشته بود: «…ايرانی نمی ميرد و محو نمی شود؛ ... بر‌ماست كه آنها را از ننگ ذلت خلاص نماييم! آری ما بايد جانبازی كنيم!»






14 فروردین: قتل خسرو پرویز
بر اساس برخی نوشته های تاريخی روز سوم آوريل 628 ميلادی خسرو پرويز، شاه ساسانی ايران، كه بسيار بر مردم ظلم و ستم كرده بود، در جريان يك شورش مورد حمله مردم قرار گرفت. خسرو پرويز از چنگ مردم رهانيده شد اما توسط افسرانش در كاخ تيسفون زندانی شد و با تصميم پسرش "شيرويه" كه حكم قتل وی را صادر كرده بود، به قتل رسيد. "شيرويه" سپس به جای وی به تخت 
پادشاهی نشست.


15 فروردین 1320: درگذشت پروین اعتصامی
روز 15فروردين 1320 پروين اعتصامي بانوي بزرگ شعر و ادب ايران درگذشت. پروين اعتصامي در 25
اسفند 1285 درتبريز بدنيا آمد و ادبيات فارسي و عربي را نزد پدرش آموخت. پدرش، يوسف اعتصام الملک آشتياني، از روشنفكران و مترجمان زمان خود بود. پروين از سالهاي كودكي به شعر گفتن پرداخت و شعرهاي او در مجله ادبي بهار چاپ مي شد. پروين دردهاي مردم را در شعرش انعكاس ميداد و با فرهنگ تبعيض جنسي و عقب نگهداشتن زن به ستيز برخاست و آنها را در شعرهايش فرياد می كرد. از جمله اشعار پروين «طفل يتيم»، «تهيدست»، «تيره‌بخت»، «رنجبر» و «آشيان ويران» را می توان نام برد. پروين اميدش به آينده روشن را در شعرهاي «آرزوي پرواز» و «نغمه صبح» نشان داد. او توان بسيار شگرف و بديعي در استفاده از استعاره و تمثيل براي رساندن نظرياتش داشت. پروين اعتصامي، در سن 35 سالگي درگذشت.
به لاله نرگس مخمورگفت وقت سحر       كه هركه درصف باغ است صاحب هنريست
بنفشه مژدهٌ نوروز می‌دهد ما را              شكوفه را ز خزان و زِ مهرگان خبريست
از آن! زمانه به ما ايستادگي آموخت         كه تازپاي نيفتيم تا كه پـا وسَري‌ست


15 فروردین 1374: قیام مردم اسلامشهر و اکبرآباد
روز پانزدهم فروردين سال 1374 اعتراضات مردم جنوب غرب تهران، در اكبرآباد و اسلام‌شهر نسبت به كمبود وسايل نقليه عمومي طي چند ساعت تبديل به قيام بزرگي عليه رژيم حاکم شد. دامنه اين قيام به رباط‌‌كريم، سلطان‌آباد و صالح‌آباد نيز كشيده شد. مردم اين مناطق، به هنگام اعتصاب رانندگان ميني‌بوس‌ها و فقدان وسيله نقليه براي رفتن به سركار، وقتي با بي‌اعتنايي ايادي رژيم مواجه شدند، دست به تظاهرات زدند و ظرف مدت كوتاهي جمعيت آنان به 50 هزارتن رسيد. مردم در خيابانها به راه افتاده و در مسير خود با ارگانهاي رژيم درگير شدند. رژيم با بسيج و اعزام شمار زيادي ازپاسداران مسلح، به روي تظاهركنندگان آتش گشود وآنها را در ورودي تهران و در منطقه چهاردانگه، زير آتش سنگين هليكوپترهاي توپدار و نيروهاي ويژه قرار داد. در نتيجه صدها نفر از مردم جنوب شهر تهران، كشته و مجروح شدند. در ميان كشته شدگان تعدادي كودك خردسال 8 تا 12 ساله نيز ديده مي‌شدند.

16 فروردین1299: قیام شیخ محمد خیابانی

در روز شانزدهم فروردین 1299، چهارده سال پس از پیروزی انقلاب مشروطه، بار دیگر جنبش و قیامی در دفاع از آزادی و استقلال مردم ایران، به‌‌ رهبری شیخ محمد خیابانی در تبریز بپا ‌شد. خیابانی كه خود یكی از مجاهدان جنبش تبریز بود در دوره‌‌‌‌‌‌‌ دوم مجلس شورای ملی، بعنوان نماینده تبریز انتخاب شد. خیابانی در مجلس با گسترش دیكتاتوری و سركوب آزادیها به‌‌مخالفت برخاست. دولت در نگرانی از گسترش این مبارزات، مجلس را به‌‌زور سرنیزه بست، اما خیابانی مرعوب نشد و به‌‌ تبریز رفت و در آنجا قیام دیگری برای آزادی ایران ترتیب داد. روز 16 فروردین سال 1299 نیروهای قزاق همراه با اداره ‌‌‌‌‌‌‌نظیمه تبریز پایگاه خیابانی را محاصره كردند ولی مردم با ‌‌حمایت از شیخ محمد خیابانی، نیروهای دولتی را عقب راندند. جنبش مردم تبریز تا شهریور ماه ادامه یافت. در 23شهریور 1299، خیابانی، به‌‌دست یكی از سران قزاق کشته شد. شیخ محمد خیابانی در آخرین دقایق حیاتش گفته بود: "من كشته‌شدن را به‌‌تسلیم ترجیح می‌دهم. من پیش دشمن زانو نمی‌زنم. من فرزند انقلاب مشروطیت ایرانم. انقلاب خلق هرگز خاموش نخواهد ماند."

18 فروردین: دادگاه ایران- کنترا
روز هفتم آوریل سال 1990 دادگاه آمریكا، دریاسالار "جان پویندكستر" رییس شورای امنیت ملی آمریكا را در جریان افتضاح "ایران – كنترا" مقصر شناخت و محكوم كرد. در جریان "ایران – كنترا" فاش شد كه رژیم ایران به‌‌صورت مخفیانه از آمریكا سلاح می‌خریده و پول سلاحها را به‌‌حساب ضد انقلابیون نیكاراگویه واریز می‌كرده است. همچنین این دادگاه نشان داد جریاناتی در آمریكا هستند كه برای ایجاد رابطه با رژیم ایران و برای كسب سودهای كلان، قوانین خود آمریكا را نیز نقض می‌كنند.

19 فروردین 1390: قتل عام ساکنین اشرف توسط نیروهای عراقی

در روز 19 فروردین 1390 دست کم 2500 تن از نیروهای عراقی با گردانهای زرهی، تکاور، پیاده مکانیزه، مهندسی و گردانهای واکنش سریع و ضد شورش به کمپ اشرف که پایگاه اعضای سازمان مجاهدین خلق بود، حمله کردند. ساکنین غیرمسلح اشرف با تشکیل دیوار انسانی در برابر تانکها و هامویهای نیروهای عراقی مقاومت می کردند. نیروهای عراقی با ورود به کمپ اشرف، با تیراندازی به سوی افراد بی سلاح آنان را مورد هدف قرار داده و به قتل رساندند. بیمارستان اشرف نیز به محاصره نیروهای عراقی در آمده بود و بسیاری از زخمیان امکان استفاده از دارو و مایحتاج پزشکی را از دست دادند که به درگذشت تنی چند منجر شد. در جریان حمله مرگبار نیروهای تحت امر نوری مالکی که گفته می شود به درخواست خامنه ای تن داده، 35 تن از جمله8 زن کشته شده و بیش از 200 تن زخمی شدند. یکی از زنان زخمی به نام صبا هفت برادران که در زندان اوین متولد شده بود، بدلیل محدودیتهای دارویی، جان خود را از دست داد.

19 فروردین 1329: درگذشت صادق هدایت
روز 19 فروردین سال 1329 صادق هدایت رمان نویس مشهور ایرانی در فرانسه خودکشی کرد. از صادق هدایت به‌‌عنوان یكی از پیشگامان رمان نویسی در ایران یاد می‌كنند كه قدمهای اساسی در این راه برداشت. صادق هدایت بخشی از داستانهایش را در محكومیت رژیمهای فاسد و نشان دادن درد و رنج محرومان و تهیدستان نوشته است كه از آن جمله اند‌: "حاجی آقا"، "علویه خانم"، "طلب آمرزش"، "میهن پرست" و... . علاوه بر اینها هدایت دهها داستان، مقاله و كار تحقیقی از خود برجای گذاشته است. صادق هدایت در سال 1281 شمسی در تهران متولد شد و پس از تحصیلات ابتدایی به‌‌فرانسه رفت. او با زبانهای فرانسه و انگلیسی آشنایی داشت و زبان پهلوی را نیز در بمبئی آموخته بود. هدایت، مسافرتهایی به ‌‌تاشكند و سایر شهرهای ازبكستان برای تحقیق پیرامون فرهنگ فارسی داشت. او در سال 1329 به‌‌پاریس رفت و پس از چهارماه توقف در پاریس خودكشی كرد و درگذشت. صادق هدایت در گورستان پرلاشز پاریس دفن گردیده است.

21 فروردین1344: تیراندازی به شاه
روز 21 فروردین سال 1344 محمدرضا پهلوی، شاه سابق ایران، مورد تهاجم مسلحانه ‌‌‌‌‌‌‌یك سرباز وظیفه قرار گرفت اما به‌‌او آسیبی نرسید. سرباز وظیفه رضا شمس آبادی در كاخ مرمر به‌‌سوی شاه كه رهسپار دفتر كار خود بود آتش گشود اما در این تیراندازی دو درجه دار گارد كشته شدند و بر اثر تیراندازی متقابل، رضا شمس آبادی نیز كشته شد. به‌دنبال این حادثه، رژیم شاه به ‌‌دستگیری 
 گسترده‌‌‌‌‌‌‌ مخالفان دست زد.
  
28 فروردین: ویرانی شهر شوش در زمان آشوربانی پال

بر اساس برخی اسناد تاریخی روز 17 آوریل سال 693 قبل از میلاد، نیروهای آشور بانی‌پال به‌‌شهر شوش حمله كرده و این شهر را ویران ساختند. شهر شوش از قرنها قبل یكی از مراكز مادها و اقوام ایرانی بود. آشور بانی‌پال نیروهایش را در سنگدلی و ددمنشی نسبت به‌‌شكست خوردگان تشویق می‌كرد. او بر این پندار بود كه "هرچه قساوت و بیرحمی بیشتری علیه مغلوب شدگان به‌كار برند، از خدایانشان پاداش ویژه‌ترخواهند گرفت". در كتیبه‌ای كه از آشور بانی پال بجا مانده نوشته است: "تمام خاك شهر شوشان و شهر ماداكتو و شهرهای دیگر را توبره به‌‌آشور كشیدم و در مدت یكماه ویكروز كشور عیلام را به‌‌تمامی پهنای آن جاروب كردم. من این كشور را از گذشتن خشم و گوسپند و نیز از نغمه‌های موسیقی بی نصیب ساختم و به ‌‌درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم كه آن‌‌را فرا گیرند". آشور بانی پال بدلیل ستمگریهای فراوانی كه كرد موجب شد تا ایرانیان جنبشهایی علیه او بپاسازند. پس از مرگ او در سال 662 قبل از میلاد قدرت مطلقه‌‌‌‌‌‌‌ او نیز به‌‌پایان رسید.

29 فروردین 1359 : "انقلاب فرهنگی" آخوندها علیه علم و دانش و دانشگاهها
روز 29فروردین سال 1359،حمله سراسری پاسداران و دیگر عوامل حکومتی به ‌‌دانشگاههای سراسر
كشور تحت عنوان "انقلاب فرهنگی" انجام گرفت. به‌دنبال این تهاجمات 17 تن از دانشجویان كشته، 2180 تن زخمی و صدها تن دیگر دستگیر شدند. دانشگاههای ایران كه در دوران انقلاب ضد سلطنتی "سنگر آزادی" لقب گرفته بودند، پس از انقلاب نیز همچنان "سنگر آزادی" بودند و دانشجویان و اساتید دانشگاهها از نیروهای مترقی همچون فداییان خلق و مجاهدین خلق حمایت می‌كردند. به همین دلیل دانشگاهها مورد حمله خمینی قرار گرفت و به‌‌مدت سه سال تعطیل شد. در بازگشایی مجدد دانشگاهها در سال 62، و طی همان سه سال، خمینی هزاران دانشجو را اعدام كرده و صدها هزار دانشگاهی كشور نیز ناچار از ترك ایران شده بودند. خمینی با ایجاد یك سیستم تفتیش عقاید مذهبی و سیاسی دست به ‌‌تصفیه ‌‌‌‌‌‌‌اساتید و دانشجویان زد. این اقدام موجب شد كه ایران به‌لحاظ علمی یک دوره کامل از کشورهای همتراز خود در آن زمان عقب بیفتد.




30 فروردین 1351: شهادت 4تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق 
 در روز 30 فروردین 1351، رژیم شاه، 4 تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق را تیرباران کرد.
سازمان مجاهدین خلق ایران، پس از سرکوب قیام 15 خرداد 1342، توسط محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان بنیانگذاری شد. در سال 1350، سازمان مجاهدین توسط خیانت یک عضو سابق حزب توده به نام شاهمراد دلفانی ضربه خورد و بنیانگذاران، تمامی مرکزیت و بیش از 95درصد کادرهای سازمان مجاهدین دستگیر شدند. 6 ماه پس از این ضربه و بر اثر فشارهای جهانی، به‌ویژه فعالیتهای دکتر کاظم رجوی، رژیم شاه اعلام کرد که دادگاه چند تن از مجاهدین، با حضو خبرنگاران خارجی، علنی خواهد شد. دادگاه از بهمن ماه 1350 آغاز شد و روزنامه‌های رژیم اخبار سانسور شده‌یی در مورد آن منتشر می‌کردند. اعضای مرکزیت و کادرهای سازمان، شغل خود را «مجاهد» اعلام کردند و در برابر این پرسش که تبعه کدام دولت هستید، به‌ صراحت گفتند: «خلق‌ایران". سرانجام روز 30 فروردین 1351 مجاهدان ناصر صادق، محمد بازرگانی، علی میهندوست و علی باکری پس از ماهها شکنجه، در میدان چیتگر، تیرباران شدند. اما رژیم نتوانست به خاطر فعالیتهای بین المللی که توسط کاظم رجوی برادر مسعود رجوی، انجام گرفته بود، مسعود رجوی را . .اعدام کند و حکم اعدام وی را به ابد تغییر داد


30 فروردین 1354: شهادت 9 زندانی در تپه‌های اوین
روز سی‌ام فروردین‌ماه سال 1354، ماموران رژیم شاه، 9 تن از زندانیان سیاسی برجسته، شامل
كاظم ذوالانوار و مصطفی جوان‌خوشدل از سازمان مجاهدین خلق و فداییان خلق، بیژن جزنی و یارانش؛ حسن ضیاظریفی، عباس سوركی، عزیزسرمدی، مشعوف كلانتری، محمد چوپان‌زاده و احمد جلیل‌افشار را با چشمان بسته به‌‌ تپه‌های اوین انتقال دادند و با شلیک مسلسل به‌‌ شهادت رساندند. آنان دوران محكومیت خود را در زندان می‌گذراندند و بعضاً چند ماه بیشتر به‌‌پایان دوره محكومیتشان باقی نمانده بود. متعاقبا رژیم شاه اعلام كرد كه این 9 زندانی سیاسی درحال فرار كشته شدند.
 
31فروردین1384: قیام ‌‌‌‌‌‌‌مردم شهرهای استان خوزستان
روز 31 فروردین سال 1384 سراسر شهرهای استان خوزستان شاهد قیام مردم این استان علیه ظلم و ستم حكومت آخوندها بود. این قیام كه از روز 26 فروردین در محله‌هایی از شهر اهواز آغاز شده بود، تا روز 31 فروردین به‌‌ تمامی شهرهای استان خوزستان گسترش یافت. مردم شهرهای اهواز، ماهشهر، آبادان، شوش، دزفول، مسجد سلیمان و هویزه.. در این قیام شعار "مرگ بر حكومت آخوندی" و "مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر خاتمی" سرداده بودند. رژیم مجبور به اعزام یگانهای ضدشورش و نیروهایش از سایر شهرها به‌‌ این منطقه شد. طی 6 روز تظاهرات و درگیری گسترده 62تن از مردم خوزستان کشته و صدها تن مجروح شدند. در این درگیریها بیش از 1000نفر از مردم شهرهای استان خوزستان دستگیر شدند.

اردیبهشت


1 ارديبهشت1359: درگذشت سهراب سپهرى
روز اول ارديبهشت سال 1359 سهراب سپهرى شاعر و نقاش، درگذشت. سپهرى كه گفته می شود شعرش طراحى لحظه‌هاى شاعرانه‌اش بود و نقاشى‌اش لبريز از شعر، در پانزدهم مهر 1307 در شهر كاشان بدنيا آمد. سپهرى در شعر داراى سبك ويژه‌اى بود و از او 8 كتاب شعر برجاى مانده است. اولين كتاب سهراب"مرگ رنگ" در سال 1330 به چاپ رسيد و آخرين اثرش "مجموعه هشت كتاب" نام داشت كه در سال 1355 بپايان رسيد. آثار ديگر او عبارتد از: آوار آفتاب، شرق اندوه، صداى پاى آب، مسافر، حجم سبز، ما هيچ، ما نگاه.
2 ارديبهشت1366: درگذشت محمود محمودى خوانسارى
روز دوم ارديبهشت 1366 محمود محمودى خوانسارى هنرمند برجسته موسيقى ايران درگذشت. محمود محمودى در سال 1313 در خوانسار متولد شد. درسال 1337 بعنوان سرپرست موسيقى راديو شيراز بكار پرداخت. يكسال بعد به همكارى با برنامه گلها در راديو تهران پرداخت. با روى كارآمدن رژيم آخوندها، محمودى بعنوان اعتراض، انزوا اختيار نمود و تاپايان عمر در تنهايى و فقر به سربرد. وى در 52 سالگى چشم از جهان فروبست.


3 ارديبهشت1332: قتل افشار طوس
روز سوم ارديبهشت سال 1332 سرتيپ افشار طوس رئيس شهربانى دولت دكتر مصدق توسط دربار شاه به قتل رسيد. سرتيپ افشار طوس كه در برابر دربار از دكتر مصدق دفاع می كرد در تهران ربوده شد و پس از 2 روز شكنجه‌ به قتل رسيد. اين قتل توطئه‌اى بود عليه دكتر مصدق و بی ثبات كردن دولت ملى او كه بوسيله مظفر بقايى و سرلشگر زاهدى، كه از ماموران دربار و استعمار بودند به اجرا در آمد. زاهدى براى فرار از عدالت خود را به مجلس رسانده و در آنجا متحصن شد. اما آخوند كاشانى كه در اين زمان رئيس مجلس بود به گرمى از سرلشگر زاهدى كه از متهمين اصلى قتل افشار طوس بود، استقبال كرد. قتل سرتيپ افشار طوس رئيس شهربانى دولت دكتر محمد مصدق با همكارى ارتجاع و استبداد بدون پيگرد باقى ماند.



4 اردیبهشت 1369: ترور دکتر کاظم رجوی توسط ماموران حکومت ملاها
در روز چهارم اردیبهشت سال 1369، دکتر کاظم رجوی توسط ماموران رژیم آخوندها در نزديکی بنای حقوق بشر ملل متحد در شهر کوپه در ژنو ترور شد. کاظم رجوی متولد طبس در سال 1313 و برادر مسعود رجوی، دارای درجه دکترای حقوق از فرانسه و از اعضای هیات علمی انستیتوی عالی حقوق بین الملل دانشگاه ژنو بود. اولين قدم زندگی سياسی و مبارزاتی دکتر کاظم رجوی، تلاش موفقيت آميزش برای نجات جان برادرش مسعود رجوی در دهه 50 شمسی بود که توسط دادگاههای رژيم شاه به اعدام محکوم شده بود. دکتر کاظم رجوی در سال 1355 انجمن بين المللی خانواده های سياسی ايران را تأسيس کرد. وی پس از خاتمه تحصيلات، به تدريس رشته های مختلف حقوق و علوم سياسی در دانشگاههای سوئيس پرداخت و با پژوهشهای پيگير، بيش از 120رساله و کتاب به زبانهای فارسی و فرانسه تاليف و منتشر نمود. پس از پيروزی انقلاب ضدسلطنتی به ايران بازگشت و  در سال58، پس از انقلاب، سفير ايران در مقر اروپايی سازمان ملل متحد در ژنو شد. در سال59 به عنوان سفير و رئيس هيات سياسی ايران در کشور سنگال و 7کشور آفريقای غربی انتخاب شد و ده ماه بعد، به نشانه اعتراض به سیاستها و فعالیتهای تروریستی آخوندها از اين سمت کناره گرفت. پس از آن به فعالیت خود علیه اعدامهای دسته جمعی و بازداشتهای خودسرانه و شکنجه شدت بخشید. هرچند عاملان این ترور توانستند بگریزند اما تحقیقات انجام گرفته نشان دادند که برخی سران حکومت ایران در طراحی این ترور دست داشتند.

7 ارديبهشت1330: نخست وزيرى دكتر مصدق با اکثریت آراء
روز هفتم ارديبهشت سال 1330، مجلس شانزدهم با اكثريت آرا به نخست وزيرى دكتر مصدق رأى اعتماد داد. به‌دنبال تصويب قانون ملي‌كردن نفت در 29 اسفند سال‌1329، مبارزات مردم در مقابل كارشكنيهاى دربار و عوامل استعمار و ارتجاع اوج گرفت. به‌خصوص كه علا، نخست‌وزير وقت در مقابل اجراى قانون ملي‌كردن نفت به‌شدت كارشكنى و مقابله مي‌كرد. اعتلاى جنبش ملى مردم به اعتصاب كارگران نفت جنوب منتهى شد و به زودى كارمندان و كارآموزان شركت نفت نيز به آنان پيوستند.‌ درگيريها و مبارزات ادامه يافت و عاقبت به سقوط كابينه علا و پيشنهاد نخست وزيرى دكتر مصدق توسط مجلس منجر گرديد. دكتر مصدق به شرط تصويب لايحه خلع يد (خلع يد از شركت نفت انگليس) توسط مجلس، مقام نخست‌وزيرى را پذيرفت و پس از تصويب آن در همان روز با در دست داشتن قانون خلع يد، رياست تنها دولت ملى ايران دردوران معاصر را به عهده گرفت.

8 اردیبهشت 1390: درگذشت منوچهر سخایی
منوچهر سخايی با بيش از نيم قرن فعاليت و شهرت هنری، روزنامه نگار حرفه ای و خواننده «پرستو» به ياد برادرش سرگرد محمود سخايی، شهيد کودتای 28مرداد بود. منوچهرخواننده از اعضای شورای ملی مقاومت ایران پس از سه دهه زندگی در خارج کشور، بامدار روز 8 اردیهشت 1390 در کالیفرنیا پس از چند سال مقاومت در برابر بیماری سرطان، برای همیشه خاموشی گرفت. از منوچهر دهها نوار و صدها ترانه زیبا به جای مانده. منوچهر همچنین نوازنده سه تار بود. یادش گرامی


9 اردیبهشت 1330: تصویب قانون خلع ید از شركت نفت انگلیس و ایران
در روز نهم اردیبهشت 1330 پس از گذشت 6 سال از کارزار قانونی برهبری دکتر مصدق، قانون خلع ید از شرکت نفت انگلیسی و ایران که توسط کمیسیون نفت مجلس بریاست وی تنظیم شده بود، به تصویب نهایی مجلسین رسید. بدنبال تصویب قانون خلع ید، دکتر مصدق كه قبول نخست وزيري خود را كه از سوي اكثريت مجلس پيشنهاد شده بود، مشروط به تصويب قانون خلع يد كرده بود- اقدام به تشكيل كابينه خود كرد و روز 13 ارديبهشت سال 1330 دولت خود را به مجلس معرفي نمود و راي اعتماد گرفت. مصدق در يكي از نطقهاي خود گفت: "... اگر در ملتي فداكار و پيشتاز وجود نداشته باشد، نه از عوامل سياسي روز، نه از مقتضيات و جريانات بين‌المللي و نه از رقابت‌ها و تضادهاي سياسي ممالك بزرگ مي‌توان استفاده كرد. اين عوامل در آنجا كه مردم بيدار و مواظب كار خود بوده كه به مسئوليت و وظيفه تاريخي خود آشنايي داشته‌اند ثمربخش شده و مسير زندگي و سرنوشت ميليونها بشر محروم و فلك‌زده و... را بصورتي معجزآسا عوض كرده است."



نهم اردیبهشت 1393: عطاالله خرم، آهنگساز و نوازنده ویولن درگذشت


عطاالله خرم آهنگساز و نوازنده ویولن در آمریکا به علت بیماری سرطان چشم از جهان فرو بست. وی در سال ۱۳۰۵ در شهر تبریز بدنیا آمد و ابتدا موسیقی را نزد دایی خود فراگرفت و سپس بعد از عزیمت به تهران از آموزشهای استاد صبا و نیز روبیک گریگوریان آهنگساز بزرگ آن دوران بهره مند گردید و با موسیقی مدرن آشنا شد. خرم سپس برای نوازندگی در ارکستری که استاد صبا در رادیو ایران رهبریش را عهده دار بود به نوازندگی ویلن پرداخت. او علاوه بر کار تدریس موسیقی بعنوان یکی از برجسته ترین آهنگسازان پیشتاز در زمینه موسیقی مدرن به خلق صدها آهنگ زیبای ساده و مردم پسند پرداخت که دهها سال مورد استقبال مردم ایران قرار گرفته است. علاوه بر موسیقی چند فیلم با ساختن نزدیک به 450 آهنگ در ایران یکی از پرکارترین موسیقیدانان ایران محسوب شده و در این رابطه شمار زیادی از هنرمندان ایرانی وامدار او هستند. او ضمنا با بهره گیری از موسیقی محلی ایران ترانه های جاودانه ای از جمله، بارون بارونه، لاله و گل، مهتاب، دو کبوتر، کجاوه و نیز ترانه ماندگار پرستو که زنده یاد منوچهر سخایی آنرا اجرا کرد، ساخت که دهها سال است بر سر زبان مردم ایران جاری است. خرم مدتها رهبر ارکستر جاز رادیو ایران بود و سپس بعد از روی کار آمدن آخوندهای هنرکُش از ایران جلای وطن نمود و تا پایان عمر حاضر به بازگشت و همکاری با رژیم نشد. او در غربت علاوه بر تدریس موسیقی به کار تحقیق در زمینه موسیقی پرداخت و کتابهایی درباره تاریخ موسیقی با نام "گلستان موسیقی" و "ردیفهای موسیقی ایرانی" تدوین کرد. عطاالله خرم 88 ساله بود.


10 اردیبهشت: مرگ سلطان محمود غزنوی
بر اساس برخی اسناد تاریخی در دهم اردیبهشت یا 30 آوریل 1030 برابر با 23 ربیع الاول 431 قمری ، سلطان محمود غزنوی، در غزنه نزدیکی کابل درگذشت. سلطان محمود غزنوی که می گویند بسیار مال دوست و زراندوز بوده، تحت نام نشر اسلام، شهرها را غارت می کرده و دست به قتل عام مردم میزده. سلطان محمود غزنوی مخالفان خود را مرتد می دانسته. فردوسی که در زمان وی میزیسته سروده است: به دانش نبد شاه را دستگاه /  وگرنه مرا برنشاندی بگاه. همچنین ابوریحان بیرونی بدلیل ابراز یک نظر علمی از طرف سلطان محمود به کفر متهم شد و حکم قتلش صادر گردید که با وساطتهای بسیار از قتلش صرف نظر کرد. ابوعلی سینا نیز برای گریز از جنایات سلطان محمود به آل بویه و آل زیار پناهنده شد.  





11 اردیبهشت= 1 ماه مه: روز جهانی کارگر
 روز جهانی کارگر: اول ماه ‌مه سال ۱۸۸۶، در آمریکا بیش ‌از ۴۰۰ هزار کارگر برای کاهش زمان کار روزانه‌شان، از ۱۴ساعت به ۸‌ ساعت، دست به‌ اعتصاب زدند. در روز سوم اعتصاب، پلیس، کارگران را به‌ گلوله بست که ۵ کارگر کشته و عده‌یی مجروح شدند. روز چهارم ماه‌ مه، کارگران به‌ اعتراض دسته‌ جمعی بزرگتری دست زدند که در جریان آن، چندتن از افراد پلیس، بر اثر بمبی که به‌ میانشان پرتاب شد، کشته شدند. پلیس، رهبران اعتصاب را دستگیر کرد. ۴ تن از رهبران اعتصاب پس ‌از محاکمه اعدام شدند. اما مبارزه کارگران ایالات‌ متحده بی‌ثمر نماند و نزدیک ‌به‌ ۵۰۰ هزار کارگر حق ۸ ساعت کار روزانه را به‌ دست آوردند. ۳ سال بعد در ژوئیه ۱۸۸۹، کنگره بین‌الملل سوسیالیست، در پاریس، تصمیم گرفت روز اول ماه‌ مه را روز بین‌المللی همبستگی کارگران اعلام کند و هر ساله مراسمی به‌ این‌ مناسبت برگزار نماید. در ایران جشن اول ماه‌ مه، برای اولین‌ بار، در سال ۱۲۹۹ برگزار شد. در زمان رضا شاه، این ‌مراسم اغلب به‌ صورت مخفیانه برپا می‌شد. در سال ۱۳۳۱، به‌دستور دکتر مصدق، روز اول ماه‌مه، عید کارگران و تعطیل رسمی اعلام شد. اما پس‌ از کودتای ۲۸مرداد، مجددا این‌ مراسم، مخفیانه برگزار می‌شد. چندی بعد شاه، روز تولد پدرش - ۲۴ اسفند- را روز کارگر اعلام کرد! ولی، با اوجگیری جنبش دانشجویی در داخل و خارج‌ کشور و افشای ماهیت سرکوبگر و فاسد رژیم در افکار بین‌المللی، شاه ناچار به‌عقب‌نشینی شد و روز اول ماه‌مه، به‌عنوان روزکارگر، تعطیل کارگری اعلام شد. رژیم‌ آخوندها نیز یکی از ضد کارگری‌ترین رژیمهای موجود در جهان‌ کنونی است. این‌ رژیم و کارفرمایانی که تحت‌ همین نظام سرکوبگر عمل می‌کنند، هر گونه اجحافی علیه کارگران را با دست ‌باز انجام می‌دهند و هیچ‌گونه مرز سرخ جدی برایشان متصور نیست. موج اعتراضات کارگری در ایران که درطبقه‌بندی اعتراضات اقشار مختلف، همواره در ردیف اول و یا دوم قرار گرفته، به‌خوبی نشان‌دهنده میزان ستم و تجاوز سیستماتیک‌ به‌حقوق آنهاست. این ‌اعتراضات که هر ساله نسبت به‌سال قبل روند صعودی و گاه چندین‌برابر را نشان می‌دهد که کارگران و مزدبگیران، کارد به‌استخوانشان رسیده است. اعتراضات کارگران شامل اعتراض و تحصن علیه سیاستهای ضدکارگری رژیم آخوندها، تعطیلی کارخانه یا عدم دریافت حقوق ماهانه به‌مدت چندین‌ماه و گاه تا یک‌سال یا حتی بیشتر است، اعتراض به خصوصی‌سازی کارخانه‌های تولیدی، برخوردار نبودن از حق بیمه‌درمانی و مزایای کارگری در شرایط سخت و اخراج کارگران و استفاده از کود‌کان در کار بوده است.
11 اردیبهشت 1275: قتل ناصرالدین شاه قاجار
روز یازدهم اردیهشت 1275، ناصرالدین شاه قاجار توسط میرزا رضا کرمانی با شلیک چند گلوله کشته شد. ناصرالدین شاه چهارمین پادشاه سلسله قاجاریه 49 سال بر ایران سلطنت کرد. وی مستبد و خودرآی بود و با هرگونه اصلاحات و ترقیخوانی ضدیت می کرد. قتل امیرکبیر و اعطای امتیازهای متعدد به بیگانگان و چپاول و سرکوب مردم، توسعه فرهنگ چاپلوسی در دربار از بی کفایتیهای او دارد. دهه آخر عمر ناصرالدین شاه که مصادف بود با جنبش تنباکو و همبستگی مردم علیه بند و بستهای ناصرالدین شاه با کمپانی انگلیسی رژی که مردم از آن پیروز بیرون آمدند. زمانی كه ناصرالدنیشاه تصمیم داشت پنجاهمین سال سلطنتش را در شهر ری جشن بگیرد، مورد اصابت گلوله‌های تپانچه‌‌‌‌‌‌‌ میرزا رضا كرمانی قرار گرفت و کشته شد.
 

12 اردیبهشت 1340: شهادت دكتر خانعلی و روز معلم
در روز 12 اردیبهشت 1340، تظاهرات فرهنگیان و معلمان كشور كه در اعتراض به‌حقوق خود از چند روز قبل دست به‌اعتصاب زده بودند با سركوب حكومت شاه مواجه شد. در این تظاهرات كه در برابر مجلس شورای ملی در میدان بهارستان تهران برپا شده بود پلیس شاه معلیمن را به گلوله بستند که دکتر ابوالحسن خانعلی دبیر دبیرستانهای تهران، کشته شد. از آن پس این روز به‌عنوان روز معلم شناخته می شود. به‌دنبال کشته شدن دكتر خانعلی اعتراضات گسترده‌یی علیه حكومت شاه در سراسر كشور صورت گرفت و رژیم مجبور به‌عقب نشینی‌هایی در جهت اعطای برخی تسهیلات به‌ فرهنگیان شد. 



12 اردیبهشت 1347: شهادت اسماعیل شریف‌زاده
در روز دوازدهم اردیبهشت‌  1347، اسماعیل شریف‌زاده، روشنفكر انقلابی كرد طی یك درگیری با نیروهای شاه در یكی از روستاهای بانه، به‌همراه تنی چند از جوانان انقلابی كرد از‌ جمله سلیمان معینی، عبدالله معینی، محمد امین سراجی و ملا آواره، که "كمیته انقلابی حزب دموكرات كردستان" را به‌ قصد شروع مبارزه چریكی دهقانی درایران بنیان گذاشت کشته شد. آنها ابتدا در اطراف مهاباد و بانه و سردشت به‌كار تبلیغی و سیاسی در میان روستائیان پرداختند و قصد داشتند پس از زمستان سال 46 عملیات مسلحانه را شروع كنند. ژیم شاه نیز كه از تحركات این گروه باخبرشده بود، با بسیج نیروهای نظامی منطقه وسیعی از بانه، سنندج، پاوه و نوسود را برای ضربه زدن به‌این گروه زیركنترل گرفت. اولین اكیپ به‌رهبری شریف زاده در 12 اردیبهشت 1347 وارد منطقه شد كه آنها در یكی از روستاهای بانه به‌محاصره درآمده و کشته شدند. هسته بعدی ملاآواره بود كه درمنطقه سردشت محاصره شد و ملاآواره دستگیر و اعدام گردید. درخرداد همان سال سلیمان معینی و در تیرماه عبدالله معینی در اطراف روستای قالوی بوكان كه بعدا توسط اهالی به‌روستای قالوی معینی تغییرنام یافت، کشته شدند. رژیم شاه متعاقبا توسط اویسی به‌كشتار مردم و مبارزان كرد دركردستان دست زد، بسیاری را کشته و بسیاری را به ‌زندان افكند. 

12 اردیبهشت 1361: شهادت محمد ضابطی
در روز دوازدهم اردیبهشت  1361 طی سلسله‌یی از درگیریها بین پاسداران و شبكه ویژه اطلاعاتی رژیم با گروههایی از اعضا و كادرهای سازمان مجاهدین خلق ایران در تهران، محمد ضابطی عضو مركزیت سازمان مجاهدین به‌همراه جمعی از كادرها، مسئولان و اعضای مجاهدین کشته شدند. در این روز نصرت رمضانی، سوسن میرزایی، فاطمه یوسفی، زكیه محدث، فرشته ازهدی، قاسم باقرزاده، حمید جلالزاده، احمد كلاهدوز، محمد توانائیان فرد، مهین خیابانی خواهر موسی خیابانی، تقی اوسطی، اقدس تقوی و امیرهوشنگ آق‌بابا پس از ساعتها رویارویی با نیروهای رژیم ملاها کشته شدند.






14 اردیبهشت‌ 1515: تصرف جزیره‌‌‌‌‌‌‌ هرمز
روز چهارم ماه مه  1515 نیروهای پرتغالی به ‌فرماندهی شخصی به‌نام آلبوكرك به‌جزیره‌‌‌‌‌‌‌ هرمز با 26 كشتی حمله برده و این جزیره را به‌تصرف خود درآوردند. نیروهای پرتغالی، مردم این جزیره را كه از بخشهای بندرعباس بودند، كشتار و بیش از یكصدسال بر این جزیره‌‌‌‌‌‌‌ حكومت كردند. در سال 1622 میلادی امام قلیخان پسر الله وردیخان كه حاكم فارس بود در یك پیمان مشترك با انگلیسیها به‌نیروهای پرتغالی حمله برده و جزیره هرمز را آزاد كردند. از پرتغالیها یك قلعه مستحكم در هرمز باقیمانده است.



۱۵ اردیبهشت‌ ۱۳۶۰۵ مه ۱۹۸۱: درگذشت بابی ساندز


مبارز ایرلندی و عضو ارتش آزادیخواه ایرلند در سال ۱۹۵۴ میلادی در شهر بلفاست مرکز ایرلند شمالی به دنیا آمد. او در ۱۶ سالگی به کار مکانیکی مشغول و عضو اتحادیه کارگری ایرلند شد. بابی ساندز به یک خانواده کاتولیک ایرلندی متعلق بود. او در ۱۹۷۲ (که ۱۳ کاتولیک در تظاهرات به دست سربازان انگلیسی کشته شدند) در سن ۱۸ سالگی به ارتش آزادیخواه ایرلند پیوست. او همواره خواستار خروج ارتش بریتانیا از شمال ایرلند بود و به همین دلیل وارد ارتش آزادیخواه ایرلند شد. وی یک سال بعد به جرم حمل اسلحه دستگیر و به ۵ سال زندان محکوم شد. ۶ ماه پس از آزادی در ۱۹۷۷ دوباره به همین جرم و این بار به ۱۴ سال زندان محکوم گردید، ولی به محض ورود به زندان در اعتراض به رفتار دولت از پوشیدن لباس زندانیان امتناع کرد و خواستار این شد که او را به عنوان یک زندانی سیاسی بشناسند نه زندانی جنایی. در مارس ۱۹۸۱ بابی ساندز اعتصاب غذای تاریخی خود را با این خواستها آغاز کرد:
- خروج اشغال گران انگلیسی از قسمت شمالی ایرلند
- پوشیدن لباس غیرزندانی
- عدم کار اجباری
- حق اجتماع آزاد زندانیان و مطالعه و آموزش
- حق ملاقات هفتگی، داشتن نامه و بسته
- حق دریافت حکم همانند دیگر زندانیان
کمی پس از آغاز اعتصاب غذای بابی ساندز یکی از نمایندگان محلی ایرلندی درگذشت و بابی در حالی که زندانی سیاسی بود، از طرف مردم بجای وی انتخاب شد. دولت بریتانیا حاضر به پذیرش این انتخابات نشد و حتی قانون انتخابات را بنحوی تغییر داد که دیگر زندانیان جمهوریخواه نتوانند داوطلب شرکت در آن شوند. دولت بریتانیا حاضر به پذیرش خواست‌های بابی ساندز و دیگر زندانیان جمهوریخواه نشد . سرانجام بابی ساندز پس از ۶۶ روز اعتصاب غذا در سن ۲۷ سالگی در ۵ می ۱۹۸۱ در زندان بلفاست درگذشت.

16 اردیبهشت1290: شورش زنان در اصفهان
روز 16 اردیبهشت  1290 زنان در اصفهان به‌علت قحطی و فقر وكمیابی نان دست به‌تظاهرات گسترده‌یی علیه دولت زدند. زنان تظاهر كننده به‌شهرداری حمله كرده و شهردار را كه وابسته به‌دربار بود کشتند. زنان سپس به‌مصادره‌‌‌‌‌‌‌ اموال ادارات دولتی پرداخته و محبوسین را از زندانها آزاد نمودند. به‌دستور حكمران اصفهان به‌روی آنان آتش گشوده شد که چندین تن از زنان زخمی شدند و سپس متفرق گردیدند.





18 اردیبهشت1333: شهادت وارطان سالاخانیان
روز 18اردیبهشت‌ 1333 وارطان سالاخانیان به‌دست حکومت شاه کشته شد. وارطان سالاخانیان، از‌جمله ارمنیان مبارزی بود كه پس از كودتای 28مرداد، دستگیر شد و پس از تحمل چندین روز شکنجه، جان باخت. احمد شاملو شعری دارد به نام ”نازلی سخن بگو” که آنرا در رثای وارطان سرود. 




19 اردیبهشت1347: شهادت ملا آواره
روز 19اردیبهشت 1347 ملا احمد شلماشی معروف به‌ملاآواره توسط عوامل رژیم شاه کشته شد. ملا آواره در ادامه مبارزه خود با رژیم شاه به‌جنبش مسلحانه‌یی كه گروه ‌اسماعیل شریف زاده، روشنفكر مبارز كردستان آغاز كرده بود پیوست و از اعضای مركزیت این جنبش شد. ملاآواره یك هفته پس از شهادت شریف زاده (در 12 اردیبهشت سال 1347)، در محاصره‌‌‌‌‌‌‌ نیروهای شاه درمنطقه سردشت قرار گرفت و خود نیز کشته شد. از ملا آواره، اشعار و سروده‌هایی به‌جای مانده كه در آن با زبانی ساده از درد و رنج مردم كردستان ایران سخن گفته و راه رهایی مردم این سامان را در اتحاد، همگامی وهمدلی و مبارزه‌یی بی امان با غارتگران و ستمكاران دانسته است.

19 اردیبهشت 1389: اعدام فرزاد کمانگر و شیرین علم هولی
در روز 19 اردیبهشت 1389 پنج زندانی به نامهای فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان بدست رژیم آخوندها اعدام شدند. فرزاد کمانگر متولد 1354 معلم کرد ایرانی به اتهام عضویت در پژاک اعدام شد. شیرین علم هولی متولد 1360 به اتهام ارتباط با پژاک بدون اطلاع خانواده و وکلایش اعدام گردید. مهدی اسلامیان در سال 87 به اتهام دست داشتن در انفجار حسینه رهپویان شیراز دستگیر شده بود و فرهاد وکیلی و علی حیدریان به عنوان دو هم پرونده ای فرزاد کمانگر و به اتهام .ارتباط با پژاک اعدام شدند. فرهاد وکیلی در سال 86 دستگیرشده بود

20 اردیبهشت1307: لغو قانون كاپیتولاسیون
روز بیستم اردیبهشت 1307 قانون كاپیتولاسیون رسما لغو شد. یكصد سال قبل از این تاریخ یعنی در 1207شمسی، در زمان فتحعلیشاه قاجار، معاهده‌‌‌‌‌‌‌ تركمانچای كه ازجمله متضمن كاپیتولاسیون یا مصونیت اتباع خارجی بود به‌امضا رسید. با قانون كاپیتولاسیون هرگونه مداخله و جنایتی از اتباع خارجی به‌خصوص دول استعمارگر در ایران رخ می‌داد كسی حق حسابرسی و دادخواهی نداشت و دست آنان را برای هركاری باز می‌گذاشت. طی یك صد سال پس از تصویب این قانون، لغو كاپیتولاسیون از خواستهای اساسی آزادیخواهان ایران بود. لغو این قانون را ابتدا لنین بعد از انقلاب شوروی به‌طور یكجانبه اعلام كرد و دولت رضاخان كه در این تاریخ به‌شدت به‌دنبال كسب مشروعیت برای سلطنت كودتایی خود بود، از آن سود جست و به‌دولتهای اروپایی و آمریكا اعلام كرد با توجه به‌تغییراتی كه در دولت ایران اتفاق افتاده این معاهده ملغی می‌شود. 

21 اردیبهشت1337: شهادت خسرو روزبه

روز 21اردیبشهت‌ 1337 خسرو روزبه افسر مبارز و میهن پرست توسط ماموران رژیم شاه به‌جوخه‌‌‌‌‌‌‌ تیرباران سپرده شد. خسرو روزبه در شهر ملایر به‌دنیا آمد. او در سال 1316، دوره دانشكده افسری را به‌پایان رساند و وارد هنگ توپخانه ضدهوایی مركز شد. روزبه در زمینه‌های علمی و فنی از استعداد فراوانی برخوردار بود و چندین كتاب در زمینه‌های مختلف ریاضیات ـ تكنیك نظامی و سایرعلوم نوشت. خسرو روزبه از اعضای سازمان مخفی افسران حزب توده بود. پس از كودتای 28مرداد 1332 كه این سازمان با خیانت رهبران حزب تماما لو رفت، روزبه نیز مورد شناسایی قرار گرفته و تحت تعقیب قرار گرفت. اما او توانست با زیركی به‌مدت 4سال از چنگ ساواك و ‌اطلاعات ارتش كه به‌شدت به‌دنبال او بودند، بگریزد و به‌مبارزه مخفی ادامه دهد.‌ خسرو روزبه در 15 تیرماه 1336 پس از یك درگیری با ماموران شاه اسیر شد و از آن پس شكنجه‌ها و فشارهای فراوانی را تا لحظه شهادت تحمل كرد. رژیم شاه تلاش داشت تا او را به‌ سازش و تسلیم بكشاند، اما روزبه با مقاومت در برابر شكنجه‌ها و با دفاعیات پر شور خود در دادگاه نظامی، مرگ سرخ را بر ننگ تسلیم ترجیح داد. سازمان نظامی حزب توده، از كادرها و امكانات وسیعی در ارتش برخوردار بود و توان ‌‌آن‌را‌ داشت كه در مقابل كودتای 28 مرداد بایستد و ورق را برگرداند و مانع از سرنگونی دولت ملی دكتر مصدق شود، اما این کار را نکرد. خسرو روزبه كه درعین حال شاعری توانمند هم بود، در دادگاه نظامی شاه گفت:
‌اى كه پندم دهی از عشق و ملامت گویی
تو نبودی كه من این جام محبت خوردم
تو برو مصلحت خویش بیاندیش كه من
ترك جان كردم از این پیش كه دل بسپردم

می گویند، آخرین كلام خسرو روزبه قبل از اعدام این بود:
مشغول عشق جانان گر عاشقی‌ست صادق
در روز تیرباران باید كه سر نخارد

21 اردیبهشت۱۳۳۳: اعتراض دكتر مصدق به‌رای محكمه تجدید ‌نظر نظامی
روز۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۳ دادگاه تجدیدنظر نظامی تهران دكتر مصدق را به‌سه سال زندان محكوم كرد. اما دكتر مصدق به‌این دادگاه و حكم آن اعتراض كرد و متقابلا رژیم شاه را كودتایی، غیر قانونی و عامل بیگانه معرفی نمود. دكتر مصدق گفته بود اعضای كابینه می‌بایست در دیوان عالی كشور محاكمه شوند نه در دادگاه نظامی. دستگاه بازپرسی نظامی برای دكتر مصدق تقاضای مجازات اعدام كرده بود.


22 اردیبهشت1375: ترور غزاله‌‌‌‌‌‌‌ علیزاده
روز 22 اردیبهشت 1375 جسد نویسنده آزاده غزاله‌‌‌‌‌‌‌ علیزاده در جریان قتلهای زنجیره ای در زمان خاتمی، در جنگلهای اطراف رامسر پیدا شد. غزاله‌‌‌‌‌‌‌ علیزاده متولد 1325 در مشهد، نویسنده‌یی مبارز و مخالف استبداد بود و با اعتقاد به‌دموكراسی، از دوران دانشجویی اش در دهه‌‌‌‌‌‌‌ 40 با مبارزان راه آزادی و استقلال ایران همراهی می‌كرد. غزاله پس از استقرار حاكمیت خمینی به‌خصوص پس از 30خرداد1360،   از مبارزان ایران حمایت می کرد، به ‌آنها پناه داده، جا و مكان دراختیارشان قرار می‌داد. وی ازجمله به‌همین اتهام در معرض انتقامجویی رژیم واقع شد و تحت شكنجه و آزار قرار گرفت. غزاله علیزاده گفته بود: ”زنان ایران زیر بار ظلم و زورگویی نمی‌روند و سعی كرده‌اند با نیرویی مضاعف پرواز كنند”. هم‌زمان با مرگ غزاله، پاسداران به‌نمایشگاه كتاب تهران حمله كردند و كتابهای او را جمع‌آوری و از دسترس مردم خارج كردند. غزاله علیزاده كه خود فارغ التحصیل رشته‌‌‌‌‌‌‌ علوم سیاسی دانشگاه تهران بود، علاقه وافری به‌ادبیات و فرهنگ ایران داشت و از او چندین كتاب و داستان ازجمله: "خانه ادریسیها، دومنظره، سفر ناگذشتنی، بعد از تابستان، شبهای تهران و چهارراه" برجای مانده است. 

22 اردیبهشت1298: اعدام دكتر حشمت
روز 22 اردیبهشت 1298 دكتر حشمت از یاران میرزا كوچك خان جنگلی به‌دستور سردار معظم خراسانی حكمران گیلان، همراه با عده‌یی دیگر از آزادیخواهان به‌دار آویخته شد. چند ماه بعد كه میرزا كوچك خان جمهوری گیلان را در رشت و دربرابر چندین هزار تن اعلام كرد، همراه با آنان به‌چله خانه كه آرامگاه دكتر حشمت در آنجا واقع است رفت. میرزا، برسرمزار یار دیرین نطقی ایراد كرد و از دكتر حشمت به‌عنوان شهید یاد نمود. 



25 اردیبهشت 1296: تظاهرات مردم تهران در میدان بهارستان
روز25 اردیبهشت 1296 شمسی مردم تهران علیه وثوق الدوله رئیس الوزرای احمدشاه در میدان بهارستان تظاهرات وسیعی برپا كردند كه به‌ زد و خورد تظاهركنندگان و ماموران دولتی انجامید. تظاهر كنندگان علیه برسمیت شناختن حضور نیروهای نظامی انگلیس در ایران شعار می‌دادند. تداوم تظاهرات و مخالفتها باعث شد كه دولت وثوق الدوله در 8خرداد همان سال سقوط كند، اما او مجددا در سال بعد یعنی 9 مرداد سال 1297 نخست‌وزیر شد و یكی از ننگین ترین قراردادهای تاریخ ایران، معروف به‌قرارداد 1919 را به‌امضا رساند. این قرارداد رسماً ایران را تحت الحمایه‌‌‌‌‌‌‌ انگلستان قرار می‌داد. 

28 اردیبهشت 768: مرگ جلال‌الدین میرانشاه
بر‌اساس برخی اسناد تاریخی روز 28 اردیبهشت 768 (18 مه سال 1389 میلادی) جلال الدین میرانشاه پسر امیر تیمورگورگانی (تیمورلنگ) به‌دست قرایوسف تركمان كشته شد. میرانشاه فرزند سوم تیمور گوركانی بود كه مدت سه سال سلطنت كرد. وی در كشتارها و قتل عامهای نیشابور و سایر شهرهای خراسان همكار پدرش بود. ویرانی شهر توس نیز توسط وی صورت گرفت. میرانشاه در آخر عمر دچار اختلال حواس شده بود. 



29 اردیبهشت 1285: سالروز تولد محمد مصدق
 دكتر محمد مصدق، بانى ملى شدن صنعت نفت ايران، در 29 اردیبهشت 1285 در تهران به دنيا آمد. دولت مصدق با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ساقط و خود او پس از سه سال زندان تا پايان عمر به حالت تبعيد در روستاى احمدآباد تحت نظر بسر برد. دكتر مصدق تبعيد خود در احمد آباد را غير قانونی اعلام كرده بود زيرا حكم قضايی بر تبعيد او وجود نداشت. دكتر مصدق پيش از نخست وزيری بارها به نمايندگى تهران در مجلس انتخاب شد. مصدق برای نخستين بار از شهر اصفهان به نمايندگی مجلس انتخاب گردید. او در دانشگاه تهران حقوق نيز تدريس می كرد. دکتر محمد مصدق، دشمن استبداد و استعمار، در 14 .اسفند 1345 در احمدآباد درگذشت